بگذارید تا درباره "نقطه یکی شدن" که در مرکز بدن و زیر شکم قرار دارد توضیح دهم. در روزگاران کهن در مشرق زمین این "نقطه یکی شدن" Seika-no-itten نامیده می شد و از آن بعنوان یک موضوع با اهمیت و اصلی یاد شده است. بودیسم، بخصوص در مکتب ذن که اخیرا در ایالات متحده نیز مورد مطالعه و تمرین قرار گرفته است، تماما به تمرین در زمینه  Seika Tanden اختصاص یافته است. می توان گفت یوگای هندی ها نیز بر پایه تمرین همین Seika Tanden است.

Seika Tanden یا "نقطه یکی شدن"، مبنای هماهنگی و یکی شدن ذهنی و فیزیکی است. برای دست یافتن به قوائد طبیعت، ذهن و جسم باید یکی و هماهنگ شوند و برای دست یافتن به این مهم باید Seika Tanden یا همان "نقطه یکی شدن" درک شود. در آیکیدو مطلقا باید نقطه یکی شدن درک شود یا اینکه در غیر اینصورت آیکیدوی واقعی درک نخواهد شد.
پس سوال این است که این همه تاکید برای چیست؟
صدا امواج صوتی دارد، نور امواج نوری و کسی انکار نمی کند که این امواج نیرو دارند. ذهن که انسان را کنترل می کند نیرويی حقیقی است که وجود دارد. ذهن نیز امواج ذهنی دارد.
عملکرد مداوم مغز پیشین و مخچه در انسان این امواج را پدید می آورند. پس عجیب نیست که بدانیم انرژی که این امواج ذهنی، نیروی زیادی را پدید می آورند.
اگر شما مایلید که ذهنی با کارایی بیشتری داشته باشید، شما باید امواج ذهنی خود را متمرکز کنید ،نه اینکه آنها را پراکنده کنید، مثل مواقعی که مثلا مشغول مطالعه هستید، اما ذهن شما در فکر بازی کردن است. اگر شما جنین کنید، امواج ذهنی شما هیچ نوع نیرویی را نمی توانند بوجود آورند.
ذهن باید فورا و مستقیما برروی مشکلاتی که بروز می کنند متمرکز شود، اما هرگز نباید به آنها بچسبد و آنها را رها نکند. یک آیینه فورا یک تصویر را بازتاب می کند، اما اگر جسمی که تصویرش بازتاب می شود برداشته شود، تصویری هم باقی نمی ماند. اگر تصویر این شی باقی می ماند، آیینه نمی توانست تصویر جسم دوم را که در مقابلش قرار می گیرد با وضوح بازتاب کند. ذهنتان را برروی یک مشکل متمرکز کنید، اما به آن نچسبید، در اینصورت شما تمرکز واقعی دارید. ممکن است متمرکز شدن برروی مشکل  و به آن چسبیندن، بنظر تمرکز باشد، اما نیست، بلکه آن وابسته شدن و اسیر شدن است.
تمرکز می تواند به وابسته شدن و اسیر شدن منجر شود. زمانیکه شما بوسیله چند مرد محاصره شده اید، و تنها به حرکات آن شخصی که در مقابل شما است نگاه می کنید، نمی توانید حرکات سایر حریفان را ببینید. اگر شما به همه آنها توجه کنید ممکن است راهی برای یکی از آنها باز کنید. شما باید قادر باشید که ذهن خود را آرام نگاه دارید، تا قادر باشید ذهنتان را برای لحظات کوتاه و فوری به جلو، عقب، چپ، راست و هر جهتی متمرکز کنید تا کوچکترین حرکت حریفهایتان را تشخیص دهید. این تمرکز و توجه باید از هر حریف به حریف دیگر که تحرک قابل توجهی انجام داده، جابجا شود. از آنجا که شما بطور ثابتی توجه تان را برروی افراد تغییر می دهید، پس بشکل ثابتی موقعیتتان را نیز تغییر خواهید داد. در واقع شما در هر زمان واحد با یک حریف واحد سر و کار دارید. متمرکز کردن توجه تان بر روی یک نفر و به او چسبیدن بسیار مرگبار خواهد بود.
احساسی نظیر آنچه در مورد آن صحبت شد، در کلام ساده بنظر می رسد، اما انجام دادن آن در تمرینات بسیار مشکل است.
ما می توانیم بگوییم که ذهن پناهگاهی را در اختیار بدن قرار می دهد. برای آنکه ذهن در نقطه یکی شدن قرار گیرد باید بر روی جایی متمرکز شود. این مکان Seika-No-Itten است. هر شی یی زمانی که رها شود سقوط می کند. مرکز ثقل همیشه پایین است. شما حتی اگر هیچ توضیحی در رابطه با قانون نیوتن نشنیده باشید، از این موضوع آگاه هستید. اگر شما ذهن خود را برروی پایین ترین قسمت بالاتنه خود متمرکز کنيد، فشار از روی شانه های شما به سمت پایین می رود و نیرو در جایی که باید آرامش می یابد.
Seika-No-Itten فصل اشتراک و تقطه تلاقی ذهن و جسم است.آنجا جایی است که قوانین ذهن و جسم به هم می پیوندند. هماهنگی ذهنی و فیزیکی فقط زمانی ممکن است که یک ذهن آرام در Seika-No-Itten استقرار یافته باشد. تمرکز برروی سر و شانه ها از هماهنگی ذهنی و فیزیکی جلوگیری می کند.
اینجا است که مشکل دیگری پدیدار می شود. اگر ذهن همواره در Seika-No-Itten مستقر باشد، در این دنیای شلوغ امروزی فکر کردن به هیچ چیز ممکن نخواهد بود. حتی نمی توانید با دیگران گفتگو کنید. ذهن باید برروی همه چیز بشکل آنی متمرکز شود، در عین حال نباید به هیچ چیزی بچسبد و اسیر آن شود.
چگونه می توان چنین کاری کرد؟
اگر شما ذهنتان را برروی Seika-No-Itten متمرکز کنید، شانه هایتان را آرام کنید، با همه نقاطی که در مثال یک ذکر شد (بخشهای قبل در این کتاب) همسو باشید، شما حالتی قوی خواهید داشت و احساس راحتی و سبک بودن خواهید کرد. تحت چنین وضعیتی است که شما باید همه کارهای روزمره خود را انجام دهید. آنگاه شما در هماهنگی ذهنی و فیزیکی بسر خواهید برد و تلاش شما این خواهد بود که این حس که شما در چنین شرایطی هستید ادامه پیدا کند. بسیار خوشایند خواهد بود اگر در پایان، بدون اینکه آگانه فکر کنید، قادر باشید که همه کارهای روزمره خود را در چنین وضعیتی انجام دهید.
توجه داشته باشید که چنین وضعیتی به راحتی مختل می شود. اگر شما آگاه شوید که دیگر در این وضعیت نیستید، شما می توانید به "نقطه یکی شدن" فکر کنید و شرایط را دوباره خلق کنید. شما می توانید به تدریج ، زمان قرار داشتن در این وضعیت را طولانی تر کنید و در نهایت شما قادر خواهید بود تا بودن در این وضعیت را حتی در خواب نیز تجربه کنید.
زمانی که شما به این سطح از توسعه رسیدید، هر کاری با استفاده از قدرت ذهنی و فیزیکی قابل انجام است. وقتی شما با مشکلات روبرو می شوید، شما می توانید در هر زمانی قابلیت خود را به نمایش بگذارید، بطوریکه گاهی خودتان نیز شگفت زده خواهید شد.
اگر نیت و اراده آن وجود داشته باشد، چنین تمرینی می تواند بعنوان بخشی از زندگی روزمره شما انجام شود. حتی مقدار کمی تلاش روزانه می تواند به اضافه شدن این نیروی با ارزش کمک کند. ممکن است پیشرفت آرام و به کندی باشد، ولی قطعی است، از روی اشتیاق به تمرین ادامه دهید.
دستیابی به سطوح بالا در آیکیدو این را ممکن می کند تا گستره وسیعی از تکنیکها رو حرکات ا انجام دهید. اگر این وضعیت خاص که توضیح داده شد، مختل شود، شما نمی توانید یارتان را پرتاب کنید، اما شما هر دو می توانید اشتباهات خود را تحلیل کنید. اگر شما تحت چنان شرایطی هنر تکنیکها را بکار گیرید، قادر خواهید بود  با حسی خوشایند حریفتان را پرتاب کنید یا توسط او پرتاب شوید. اگر این شرایط مختل شود احساس خواهید کرد که چیزی در جایی اشتباه است. اگر متوجه شوید که مشکل از کجاست، شما و یار تمرینی تان می توانید آنرا اصلاح کنید، و بدین سان هر دوی شما در این هنر پیشرفت کنید.
باقی ماندن در چنین شرایطی، در زمانیکه شما در آرامش و سکوت هستید آسان است، اما اینکار در زمانیکه تعداد متنوعی از حرکات را باید اجرا کنید بسیار دشوار خواهد بود.  ساده تر کردن چنین مورد دشواری، بالاترین ويژگی هنرهای (تکنیکهای) آيکیدو است.
به همین دلیل قوائد آیکیدو بر اساس قوانین طبیعت است.